loading...

داستان کوتاه

Content extracted from http://amirpaybordynejad.blog.ir/rss/?1746244852

بازدید : 15
چهارشنبه 14 اسفند 1403 زمان : 1:11
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

داستان کوتاه

زنبور روی دیوار نشسته بود . آفتاب غروب ملایم در حال تابش بود . زنبور وقتی به گل آفتاب گردان نگاه می‌کرد .

از این تعجب کرده بود . به غیر از آفتاب گردان تمام گل‌ها سعی می‌کنند . خودشان را به نور خورشید برسانند .

زنبور هم همیشه برای خوردن غذا به این گل‌ها نیاز داشت .

به هر حال خورشید در حال غروب کردن بود .زنبور باید به کندو باز می‌گشت .

تعداد صفحات : 0

آمار سایت
  • کل مطالب : 4
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 7
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 214
  • بازدید کننده امروز : 206
  • باردید دیروز : 1
  • بازدید کننده دیروز : 2
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 220
  • بازدید ماه : 226
  • بازدید سال : 798
  • بازدید کلی : 798
  • کدهای اختصاصی