داستان کوتاه

بیا به خاطر من دیگر بس کن دیگر وقتی هیچ چیزی را نتوانی ؟ به خاطر ادامه کار ؟ داشته باشی ؟ این خیلی یک جوری هست ؟ خیلی بزرگ تر هست ؟ به خاطر چه کمکی نمی‌توانی ؟ به خودت انجام داده باشی ؟ باید یک کم دیگر یک کم بیرحمانه هست ؟ باید کارهای دیگران را به خاطر خودت فقط قطع کنی ؟ باید یک حالت بهتر داشته باشی ؟ حالت راحتر هیچ تفاوتی ندارد ؟ هیچ بازدید خاصی اختصاص ندارد ؟ یعنی به چشم کنسی نمیاد باید یک کم دیگر دوام بیاوری ؟ اگر خیلی نزدیک باشیم ؟ چی به نظر من خیلی دور تر از آن چیزی می‌خواهی هستی ؟ اگر 600 شماره بخواهی ؟ یعنی به خاطر فاصله یاد گرفتن ؟ اگر ضربه‌های اشتباه داشته باشی ؟ یعنی موفق می‌شوی ؟ در اشتباه نوشتن ؟ یعنی 10 هزار ساعت کار اشتباه باعث می‌شود ؟ طرف نتواند خلاقیت یا چیز بهتری یا آموزش ناپذیر شدن اتفاق می‌افتد ؟ فکر می‌کنی ؟ داری ؟ خوب کار می‌کنی ؟ اما واقعیت کار این هست ؟ داری ؟ خیلی اشتباه کار می‌کنی ؟ یعنی باعث شده‌‌‌ای دیگر نتوانی ؟ موفقیتی داشته باشی ؟ دیگر نمی‌توانم ؟ به خوبی کار بهتری انجام بدهم ؟ بعد از این اوضاع یعنی نمی‌خواهم ؟ بهتر باشم ؟ فقط می‌خواهم ؟ بد و بدتر کارم را فقط پر یا سیاه کنم ؟ این حقیقت را تا جای ممکن اعلام نکن ؟ یعنی انرزی خودت و خواننده را خیلی کم می‌کنی ؟ باید واقعیت را قبول کنی ؟ دیگر کسی به این جور چیزی توجه نشان نمی‌دهد ؟ به خاطر همین هست ؟ فکر می‌کنی ؟ ادم مهمی‌هستی ؟ اما چیز خاصی نیستی ؟ تمام عمر خودت را صرف کرده‌‌‌ای ؟ اما نردبانی برای بالا رفتن بقیه از بدن خودت ساخته‌‌‌ای ؟ به خودت هیچ چیز به درد بخوری نرسیده است ؟ اما واقعیت را نمی‌توانی ؟ ببینی ؟ واقعیت این هست ؟ خودت به خودت هیچ بها و ارزشی نمی‌دهی ؟ اگر بتوانی خودت را حفظ کنی ؟ می‌توانی ؟ روحیه خودت را هم بالا ببری ؟ چه انتظاری از صفحه نو پا داری ؟ این بتواند ؟ در حد یک متخصص کار انجام دهد ؟ ریزه کاری‌های بالا را انجام دهد ؟ باید یار گیری کنی ؟ یعنی باید خودت بتوانی ؟ دیگران را فریب یا به نوعی قبول کنند ؟ این نوشته با نوشته قبلی فرق دارد ؟ بهتر شده است ؟ توان خوانده شدن ؟ یا من به نوعی نمی‌توانم ؟ ارتباط برقرار کنم ؟ وقتی من نمی‌توانم ؟ ارتباط برقرار کنم ؟ راجب خرگوش یا روباه یا کلاغ یا هر چیز دیگری هم نمی‌توانم ؟ چند قدمی‌داستان نویسی یا هر کار بهتری انجام داده باشم ؟ پس باید چه کار کنم ؟ حرکت قویتری انجام دهم ؟ باید راه خودم را چطوری جلو برده باشم ؟ یعنی نمی‌توانم ؟ خودم را به نوع قویتری انجام بدهم ؟ وقتی من هیچ راهی ندارم ؟ ارتباط قوی با خودم داشته باشم ؟ شناخت خوبی از خودم داشته باشم ؟ پس حرکت قوی هم نمی‌توانم ؟ داشته باشم ؟ اگر بتوانی خودت را چند پله بالا ببری می‌توانی ؟ کاهای عملی داشته باشی ؟ من راه خودم را در صورت پیشرفت پیدا خواهم کرد ؟ پس بدان و آگاه باش ؟ اگر پیشرفتی صورت می‌گرفت ؟ اینجا نبودی ؟ اگر می‌توانستی ایده را پرورش بدهی ؟ اینجا نبودی ؟ الان یک کشور بهتر جای بهتری داشتی ؟ پیشرفت می‌کردی ؟ توانایی روشن کردن ؟ موتور خودت را هم نداری ؟ توانایی روشن کردن موتور ؟ یعنی چطوری ؟ مکانیک خوبی باشی ؟ اول صبح باید موتور خودت را روشن کنی ؟ اول صبح باید خودت را متقاعد کنی ؟ باید به این نتیجه برسی ؟ درست هست ؟ الان خواب مانده ام ؟ یا حرکت خوبی نداشته ام ؟ شرایط جامعه به خاطر جنون سرعت هست؟ خیلی صبح زود کار می‌کنند ؟ من موتور نوشتن من شب‌ها تازه روشن می‌شود ؟ آن زمان هست ؟ فرق من می‌توانم ؟ به موقع کار خودم را انجام دهم ؟ هیچ کس مزیت من را ندارد ؟ من یک متخصص هستم ؟ در به موقع کار کردن ؟ آن هم کارهای دقیقه 89 و دقیقه 120 بازی فوتبال و وقت‌های تلف شده ؟ من در آخر وقت تمام تلاش خودم را خواهم کرد ؟ هیچ چیز تصادفی نیست ؟ هرچقدر تلاش می‌کنم ؟ خوش شانس تر می‌شوم ؟ آرنولد پالمر ؟ این تلاش هست ؟ باید یک طوری باید خودم را راهی کار یا خط بعدی کنم ؟ این نوشتن‌ها اینجا باید طوری من را به مرحله بالاتر کار من یعنی بیشتر تلاش کردن ؟ این نوع کار کردن باید بتواند ؟ من را با هر چیزی یا هر نوع کار کردنی ؟ باید نیاز خودم را با هر چیزی می‌خواهم ؟ شروع به تطبیق و تلاش دقیق و تخصص گرفتن ؟ در دقت نوشته‌ها ؟ لمس بیشتر واقعیت‌ها و مشکلات و هر چیز دیگری تازه باشد ؟

به خودم فکر نمی‌کنم ؟ یک مدت کار کردم ؟ یک مدت چشم‌هام خیلی قرمز شد ؟ بعد دیروز قرار بود ؟ بخوابم ؟ بیدار بودم ؟ یادم نمی‌آمد ؟ وقت استراحت را نداشتم ؟ فقط مثل یک رباط تا کی می‌خواهی ؟ مثل یک رباط کار کنی ؟ همین الان این شکسته شده است ؟ یعنی بازنده شده‌‌‌ای ؟ بعد واقعی نبوده ؟ باید چه چیزی را فراموش کرده باشی ؟ مثل آهنگ گوش دادن هست ؟ فقط باید یک نفر جیغ بزند ؟ وسط آهنگ ؟ منظورم این هست ؟ یک نفر هم بخواند؟ نمی‌توانم ؟ آهنگ خالی گوش بدهم ؟ فکرم شروع به خلاقیت کند ؟ عادت دارم ؟ این عادت‌ها از کجا گرفته شده است ؟ فقط باید وقت هدر بدهم ؟ دقیقه 89 یا 89 به بعد 90 و دقیقه 120 بازی به بعد بعد چند روز فوتبال تمام شد ؟ تازه به فکر می‌افتم ؟ برای بازی زندگی کاری انجام بدهم ؟ مثل کار کردن ؟ باید چند تا پوشه داشته باشم ؟ کار من تمام شده است ؟ چرا باید جوابگو باشم ؟ من جوابگو نیستم ؟ جوابگوی کارهای خودم نیستم ؟ من تایپ 10 انگشتی بلد نیستم ؟ بلد نیستم ؟درست بلد هستم ؟اما تابان این کار خیلی زیاد و سخت هست ؟ باید وانمود کنم ؟ من یک بیکار ترد شده از طرف جامعه هستم ؟ اینطوری بهتر هست ؟ چرا آن موقع باید هیچ کاری را انجام ندهم ؟ یعنی واقعی و بهتر از این نمی‌شود ؟ من نمی‌خواهم ؟ این کار خیلی بی دردسر تر از این هست ؟ باید این کارها را انجام بدهم ؟ به من می‌گویند ؟ بی استعداد ؟ چطوری می‌توانی ؟ خودت را برای جنگیدن آماده کنی ؟ من باید فرار کنم ؟ از همه مشکلاتی دارم ؟ چرا باید ؟ خودم را با این روش مقابله به مثل و نبرد ؟ اینجور چیزی فکر می‌کنم ؟ من یکم نیاز به روغن کاری در کارهام دارم ؟ چرا باید فرصت کنم ؟ باید فکر نداشته باشم ؟ چرا فکر ندارم ؟ فقط و بی خاصیت و بدون فکر کردن ؟ چرا فکر می‌کنی باید ؟ یک کاری انجام بدهم ؟ همیشه این فکر می‌کنم ؟ باید نشان دهی ؟ باید این روش را باید بهتر از این انجام بدهم ؟ باید ؟ این نشانه این هست ؟ نشان می‌دهد ؟ باید خیلی تلاش باید به این نشان بدهی ؟ باید واقعی نیست ؟ باید یک کاری داشته باشی ؟ فکر نمی‌کنی ؟ باید واقعیت ؟ هیچ چیز خاصی بناشد ؟ فقط فکر کنی ؟ می‌توانی ؟ باز دوباره چیزها را با این نشان بدهی ؟ باید فکر کنم ؟ باید یک کم کار کنم ؟ باید این بار و هر بار باید نشان دهنده هیچ چیز باشد ؟ فکر می‌کنم ؟ یک چیزی جا مانده باشد ؟ قصدی ندارم ؟ از اینجا به بعد نتوانسته ام ؟ خودم را با هر حالی کار کنم ؟ یعنی وقتی میآم کار کنم ؟ وقتی می‌خواهم ؟کار کنم ؟ به من نمی‌خورد ؟ به درد بخور باشم ؟ به من نمی‌رسد ؟ به من نمیاد این طوری به من نمیآد مکانیک باشم ؟ به من نمی‌آید ؟ کاره‌‌‌ای باشم ؟ به من نمی‌خورد ؟ به من نمی‌خورد ؟ گلیم خودم را از آب بیرون بکشم ؟ به من نمی‌خورد ؟ کاره‌‌‌ای باشم ؟ به من نمی‌خورد ؟ کاری بلد باشم ؟ این افکار را چه کسی به شما گفته است ؟ فقط به شما می‌خورد ؟ کاره‌‌‌ای باشی ؟ باید کار کنی ؟ باید فکر کنی ؟ نمی‌توانی ؟ به تنهایی کار کنی ؟ خیلی سخت خواهد ؟ بود ؟ از خواب بیدار شوی ؟ چرا باید فکر کنی ؟ می‌خواهی ؟ باز دوباره شروع کردن سخت خواهد ؟ بود ؟ دوباره باید همه چیز را از اول شروع کنی ؟ من همه چیز را باخته ام ؟ این طوری من بازی کرده ام ؟ فقط و فقط بازنده بودن ؟ را برای خودم ؟ ساخته ام ؟ این نوعی هست ؟باید یک کاری می‌کرده‌‌‌ای ؟ باید این نوع نوشتن و کار را رها دادن را آموزش می‌دادی ؟ چرا باید فکر کنم ؟ من به درد نمی‌خورم ؟ باید این نشانه‌‌‌ای بوده است ؟ به درد نخور بودن ؟ باید وقتی می‌خواهی ؟ باز یک چیز را دوباره و دوباره این کارها را ادامه کارهای بی عمق یا هر طوری می‌خواهی ؟ باید فقط به درد بخوری یا هر چیزی را رها کنی ؟ یا هر کاری را می‌خواهی ؟ واقعی باید این کارها را به این نوع نوشتن باید ؟ شماره هیچ چیزی را داشته باشی ؟ یا هر کاری را با خودت حساب کتاب داشته باشی ؟ فقط می‌خواهی ؟ باز هیچ کاری را بدون حضور خودت یا با حضور خودت فقط به خسته شدن خودت ادامه داده باشی ؟ فقط می‌خواهی ؟ فقط می‌خواهم ؟ برگه را سیاه کنم ؟ بروم پی کارم ؟ عجله دارم ؟ کار خوبی را انجام نداده باشم ؟ فقط باید این کار را تا انتها انجام داده باشی ؟ باید این کار را تا این امکانات داری ؟ کار می‌کند ؟ انجام بدهی ؟ فقط باید ببینی ؟ چه روشی برای زندگی کردن را داری ؟ توضیحی خاصی ندارم ؟ چون اوضاع خودم ؟ یک جوری هست ؟ اگر پیشرفتی داشته باشم ؟ "پلانک " فقط روی سطح زمین نباید انجام بدهم ؟ فقط به کمر درد می‌انجامد ؟ باید روی صندلی هم انجام بدهم ؟ شاید من مرجع خوبی نیستم ؟ باید بیشتر مطالعه کنید ؟ جستجوی کنید ؟ سطح شیب دار ؟ پله یا صندلی یا هر چیزی استپ محکم و امن هست ؟دست‌ها روی پله می‌روند ؟ نه پا‌ها البته بقیه اش را نمی‌دانم ؟ "پلانک " یک حرکت ورزشی هست ؟

I don't think about myself? I worked for a while? My eyes got really red for a while? Then yesterday I was supposed to sleep? I was awake? I didn't remember? I didn't have time to rest? How long do you want to just be like a ligament? Work like a ligament? Has this just broken? Does that mean you've lost? Then it wasn't real? What do you have to forget? It's like listening to a song? Only one person has to scream? In the middle of the song? I mean this? Someone has to sing too? I can't? Listen to an empty song? My mind starts to get creative? Do I have habits? Where do these habits come from? I just have to waste time? Minute 89 or 89 then 90 and minute 120 of the game and then a few days later football is over? I'm just thinking? Should I do something for the game of life? Like work? How many folders should I have? Is my work finished? Why should I be responsible? I'm not responsible? I'm not responsible for my own work? I don't know how to type with 10 fingers? I don't know? I know right? But the work is too much and hard? Should I pretend? I'm a broken unemployed person from society? Is it better like this? Why then should I do nothing? Does it mean it's real and can't get any better than this? I don't want to? Is this much easier than this? Should I do these things? They call me? Untalented? How can you? Prepare yourself to fight? Should I run away? Do I have all these problems? Why should I? Fight myself with this method of retaliation and fighting? Do I think something like this? I need to lubricate my work a little? Why should I take the time? Should I not think? Why don't I think? Just and without quality and without thinking? Why do you think I should? Do something? I always think this? Should you show? Should I do this method better than this? Should? Is this a sign of this? Shows? Should you try a lot? Shouldn't it be real? Should you have something to do? Don't you think? Should it be real? Nothing special? Just think? Can you? Show things with this again? Should I think? Should I work a little? Should it show nothing this time and every time? I think? Is there something left out? I don't intend to? From now on I haven't been able to? Make myself work anyway? I mean when I come to work? When I want to? Work? I don't like it? To be useful? It doesn't suit me? It doesn't suit me? It doesn't suit me like this. I don't like being a mechanic? It doesn't suit me? To be a worker? It doesn't suit me? To pull myself out of the water? It doesn't suit me? To be a worker? It doesn't suit me? To know how to do something? Who told you these thoughts? It suits only you? To be a worker? You have to work? You have to think? You can't? Work alone? It will be very hard? It will be? Wake up? Why do you have to think? Do you want to? It will be hard to start again? It will be? Do you have to start all over again? I've lost everything? I've played like this? Just being a loser? For myself? Made it? Is this a kind of? Should you have done something? Should you have taught yourself this kind of writing and quitting? Why should I think? I'm no good? Should this have been a sign? Being useless? Should you have to do it when you want? Again, do the same thing over and over again, continue these shallow things or whatever you want? Should you just be good or quit everything? Or do you want everything? Should you really write these things this way? Have the number of nothing? Or do you have to keep an account of everything with yourself? Do you just want? Have you continued to do nothing without your presence or with your presence, just to tire yourself out? Do you just want? Just want? I just want? Blacken the page? Go on with my work? Am I in a hurry? Didn't I do a good job? You just have to finish this work? Do you have to do this until you have these facilities? Does it work? Do it? Just have to see? What is your way of life? I have no specific explanation? Because of my situation? Is it the same? What if I make progress? Shouldn't I do the "plank" only on the ground? Will it only lead to back pain? Should I also do it on a chair? Maybe I'm not a good reference? You should read more? Search? Is the ramp? A step or a chair or whatever a step is solid and safe? Do the hands go on the step? No, the feet, of course, I don't know the rest? Is the "plank" an exercise movement?

خیلی دوست داشتم ؟ کارهای خودم راحت انجام بدهم ؟ اما روغن کاری نیاز دارم ؟ کسی هست ؟ بین شما بگوید ؟ چطوری کار کنم ؟ چطوری خودم یا شما خودتان را چطوری روغن کاری می‌کنید ؟ به مشکل نمی‌خورید ؟ چطوری دوست‌های خوبی دارید ؟ چطوری کار خوبی دارید ؟ چطوری زندگی یا رشته تحصیلی یا کاری دارید ؟ حتی چطوری باید بچه خودت را دوست داشته باشی ؟ خوب من به مرحله‌های زندگی خودم نتوانستم ؟ وارد شوم ؟ مرحله بازی زندگی من خیلی کند ؟ پیش می‌رود ؟ شاید مرحله آخر مردن باشد ؟ اما شاید یک گیم اور Game Over باشد ؟ خلاصه از این مرحله زندگی بدون ؟ تحت فشار قرار دادن خودم ؟ دیگر خسته شده ام زندگی یکنواخت شده است ؟ هیچ کاری نمی‌توانم ؟ انجام بدهم ؟ چطوری می‌توانم ؟ خودم را به مرحله بالاتر برسانم ؟ چه کار کنم ؟ چه کاری بلد هستید ؟ چطوری می‌توانم ؟ خودم را به مرحله بهتری برسانم ؟ چطوری باید این کار را انجام بدهم ؟ باید این کار را تا انتهای آخر آن انجام بدهم ؟ باید این نوشتن را چطوری می‌خواهم ؟ این کار را انجام بدهم ؟ چه کاری می‌توانم ؟ این کارها را چطوری می‌خواهم ؟ انجام بدهم ؟ چرا حاضر نیستم ؟ هیچ کاری را به خوبی انجام بدهم ؟ این کارها را باید چه کاری باید انجام بدهم ؟ باید چه کاری باید چه راحتی داشته باشم ؟ باید به خودم نشان بدهم ؟ باید این کارها را بهتر از گذشته انجام بدهم ؟ باید قویتر از این‌ها باشم ؟ باید خودم را بهتر از این باشم ؟ باید یک کم روی خودم وقت بگذارم ؟ باید به خودم وقت بدهم ؟ چطوری می‌خواهم ؟ از این مرحله عبور کنم ؟ چطوری می‌خواهم ؟ خودم را بهتر از این باشم ؟ چطوری می‌خواهم ؟ خودم را از این مرحله عبور دهم ؟ چطوری می‌خواهم ؟ نیاز خودم را بهتر از این باشم ؟ چطوری می‌خواهم ؟ باید به یک کار بهتر از این عبور کنم ؟چطوری می‌خواهم ؟ از این مرحله عبور کنم ؟ واقعی نیست ؟ باید یک کاری بیشتر از این داشته باشم ؟ واقعی نیست ؟ واقعی تر از این همه شکست ؟ این همه ؟ بیخیالی این همه کار نکردن همه چیز را باید فقط یک کم انجام می‌دادی ؟ چه کاری می‌خواهم ؟ انجام بدهی ؟ باید اینطوری باشی ؟ واقعی نیست ؟ به خودت فشار نیاور همه چیز در حال تمام شدن هست ؟ باید یک کاری بهتری داشته باشیم ؟ اگر چیزهای می‌خواهی ؟ باید این کار را تا انتها انجام بدهی ؟ واقعی می‌خواهم ؟ خودم را بهتر از این حالت داشته باشم ؟ باید کارهای بهتری انجام بدهم ؟ باید خودم را نشان دهم ؟ من ارزش دارم ؟ من می‌توانم ؟ این کارها را انجام بدهم ؟ به من فکر کن ؟ دوباره امیدوار شو؟ می‌خواهم تواناهایی خودم را به تو نشان بدهم ؟ اما تو از مسابقه دادن با خودت ؟ دلسرد می‌شوی ؟ می‌توانم ؟ همه را شکست بدهم ؟ منظورم از همه ، همه چیزهای که قبل به دست آورده بودم ؟ می‌توانم ؟ همه چیز را چند برابر کنم ؟ می‌توانم ؟ همه چیز را بهتر کنم ؟ می‌توانم ؟ خودم را بهتر از این چیزها کنم ؟ می‌توانم ؟ خودم را بهتر از این کارها باید چه کاری باید به خودم می‌خواهم ؟ باید یک کار بهتر داشته باشم ؟ می‌خواهم ؟ خودم را بهتر از این چیزی که هست؟ نشان بدهم ؟ می‌خواهم یک کار بهتر انجام بدهم ؟ باید کارهای بهتری داشته باشم ؟ وقتی می‌خواهم ؟ نشان بدهم ؟ واقعیت اینجور چیزی هست ؟ می‌توانم ؟ کارهای بهتری با این امکاناتی دارم ؟ انجام بدهم ؟ باید کار خودم را بهتر از این انجام بدهم ؟ باید این کارها را بهتر انجام بدهم ؟ من می‌خواهم ؟ این کارها را بهتر از این انجام بدهم ؟ این کارها را باید یخ شکنی را انجام بدهم ؟ باید کارهای بهتر داشته باشم ؟ می‌خواهم ؟ خودم را از این مشکلاتی دارم ؟ تمام کنم ؟ باید به فکر این باشم ؟ می‌توانم ؟ خودم را یک مرحله جلوتر از این ببرم ؟ می‌خوام ؟ خودم را قویتر از این کنم ؟ باید کارهای را انجام بدهم ؟ یعنی می‌توانم ؟ کارهای قویتری انجام بدهم ؟ یعنی می‌خواهم ؟ کار خوبی انجام داده باشم ؟ می‌خواهم ؟ کارها را بهر طوری شده است ؟ واقعیت این هست ؟ فقط نباید کارهای خوبی داشته باشی ؟ فقط اینطوری نیست ؟ باید کارهای خوبی را داشته باشی ؟می‌خواهم ؟ زندگی را هر طور شده است ؟ بهتر داشته باشم ؟ واقعی می‌خواهم ؟ زندگی را به هر طوری شده است ؟ واقعی می‌خواهم زندگی می‌خواهم ؟ کارها را بهتر از این داشته باشم ؟ می‌خواهم ؟ زندگی را هر طوری شده است ؟ باید به خودم وقت را داشته باشم ؟ باید کارهای بهتری داشته باشم ؟ می‌توانم ؟ این زندگی را بهتر از این داشته باشم ؟ می‌خواهم ؟ زندگی را هر طوری شده است ؟ این طوری یک طوری دیگر داشته باشم ؟ همین دیگر نمی‌خواهم زندگی را مثل قبل داشته باشم ؟ این زندگی می‌تواند ؟ این کارها را به هر حالی می‌خواهم ؟ این کارهای من خیلی به آن بها نمی‌دهم ؟ این زندگی من هست ؟ می‌خواهم ؟ این کارها را به خوبی انجام داده باشم ؟

I really liked it? To do my own things easily? But I need lubrication? Is there anyone among you? Can you tell me? How do I work? How do you lubricate yourself or yourself? Don't get into trouble? How do you have good friends? How do you have a good job? How do you have a life or a field of study or a job? Even how should you love your child? Well, I couldn't get to the stages of my life? Enter? The game stage of my life is very slow? Is it moving? Maybe the final stage is death? But maybe it's a Game Over? In short, from this stage of life without? Pressuring myself? I'm tired, life has become monotonous? I can't do anything? Do it? How can I? Take myself to a higher level? What should I do? What do you know? How can I? Take myself to a better level? How should I do this? Should I do this until the end? How should I want this writing? Should I do this? What can I do? How do I want these things? Do it? Why am I not ready? Do I do anything well? What should I do? What should I do? How should I be comfortable? Do I have to show myself? Do I have to do these things better than before? Do I have to be stronger than this? Do I have to be better than this? Do I have to spend some time on myself? Do I have to give myself time? How do I want to? Get through this? How do I want to? Be better than this? How do I want to? Get through this? How do I want to? Need to be better than this? How do I want to? Need to be better than this? How do I want to? Do I have to do something better than this? How do I want to? Get through this? Isn't it real? I need to do something more than this? Isn't it real? More real than all this failure? All this? Don't worry about not doing everything. You should have done just a little bit of everything. What do I want? Do it? Do it? Do it? Do it? Don't be like this? Isn't it real? Don't put pressure on yourself. Is everything ending? We need to have something better? If you want things? You have to do this to the end? I really want it? I have to be better than this? I have to do better things? I have to show myself? I am worth it? I can? Do these things? Think about me? Hope again? I want to show you my abilities? But you get discouraged from competing with yourself? Can I? Beat everyone? I mean everything, everything I had achieved before? Can I? Multiply everything? Can I? Make everything better? Can I? Make myself better than these things? Can I? Make myself better than these things? What should I do to myself? I have to have a better job? I want to? Show myself better than what I am? I want to do a better job? I have to have better jobs? When do I want to? Show? Is there such a thing as reality? Can I? Do better things with these opportunities? Do? Do my job better than this? Should I do these things better? I want to? Should I do these things better than this? Should I do these things icebreaker? Should I have better things to do? Do I want to? Do I have these problems? Finish? Should I think about this? Can I? Take myself one step further than this? Do I want to? Make myself stronger than this? Should I do things? I mean can I? Do stronger things? I mean want to? Have I done a good job? Do I want? Is it how things are? Is it true? You shouldn't just have good things? Isn't it just like that? Do you have to have good things? Do I want? Life is how it is? Better? Do I really want? Life is how it is? I really want life? Do I want things better than this? Do I want? Life is how it is? Should I have time for myself? Should I have better things to do? Can I? Live this life better than this? Do I want? Life is how it is? Live this way, this way, this way? I just don't want to live my life the way I used to? Is this life possible? Do I want these things anyway? I don't value these things very much? Is this my life? Do I want it? Have I done these things well?

باشه ؟ این توانایی خرگوش‌ها قابلیت بالای درک دنیا ؟خرگوش به اسم "لوبیا" ، لوبیا یک روز می‌رود ؟ توی کوچه به جای بازی با فوتبال طناب با خودش می‌برد؟ یعنی این بار قرار هست ؟ طناب بازی انجام دهد ؟ از فوتبال بازی کردن خسته شده بود ؟ یک خرگوش به اسم " استیو" خوب ؟ "استیو" به " لوبیا " قول داده بود ؟برگردد ؟ "لوبیا " روزها را بیدار می‌شد ؟ شاید لوبیا می‌خواست ؟ دوباره استیو را ببیند ؟ سال‌ها گذشته بود ؟ شاید 50 سال شاید 80 سال استیو و لوبیا دوست‌های خوبی بودند ؟ در کودکی ؟ استیو خوب هر روز را کجا به سر می‌برد ؟ لوبیا کجا بود ؟ هیچ کدام نبودند ؟ لوبیا به یاد گذشته می‌افتاد ؟ به دنبال تپه‌ها به یاد جنگل‌ها به یاد چیزهای با هم تجربه کرده بودند ؟ لوبیا خوبتر از گذشته به نظر می‌رسید ؟ همیشه یک جای داخل ذهنش برای استیو خالی باز بود؟ همیشه حضور او را احساس می‌کرد ؟ بعد از این همه مدت ؟ لوبیا چطوری می‌خواهد ؟ کسی را پیدا کند ؟ هیچ حضوری ندارد ؟ شاید فکر می‌کند ؟ هیچ وقت نمی‌تواند ؟ او را پیدا کند ؟ محیط به او می‌گفت ؟ دیگر هیچ لحظه‌‌‌ای برای حضور داشتن ؟ استیو وجود نخواهد داشت ؟ در این دنیا ؟ اگر استیو نباشد ؟ هیچ وقت نمی‌توانم ؟ پیداش کنم ؟ با وجود هیچ اتفاق خاصی در زندگی من نمی‌افتد ؟ فقط می‌خواهم ؟ بدونم ؟ کجاست ؟ قولش هنوز یادش هست ؟ استیو یادش میآد آن روز آبنبات‌ها را با هم تقسیم می‌کردیم ؟ من هنوز رنگ آبنبات‌ها یادم میاد ؟ استیو من هنوز به یاد فکر این هستم ؟ چطوری می‌توانی ؟ من و قولت را فراموش کنی ؟ لوبیا فقط فکر می‌کرد ؟ آن ور جاده چه اتفاقاتی افتاده است ؟ لوبیا این بار باید این مسیر را بعد از 80 سال صبر کردن می‌گذاشت ؟ همه خاطرات این خرگوش‌ها ؟ خرگوش‌های خاصی هستند ؟ توی چند تا زمان می‌توانند ؟ حضور داشته باشند ؟ وقتی خواب هستند ؟ در دفتر مشغول سند زدن هستند ؟ در حال حاضر یک خرگوش می‌تواند ؟ 7 جای متفاوت حضور داشته باشد ؟ یک راننده آمبولانس باشد ؟ یک راننده اتوبوس باشد ؟ یک دکتر باشد ؟یک مهندس باشد ؟ این خرگوش‌ها روح مشترک دارند ؟ روی یک فکر عمل می‌کنند ؟ خرگوش‌های با یک ذهن و چند جسم هستند ؟ این تکنولوژی پیشرفته حاصل یک جور شکست در زمان بود؟ فقط 2 خرگوش بودند ؟ این سنگ‌های باستانی را کشف کرده بودند ؟ توی بازی "لی لی " روی یک نوع خاص پای یکی از این شخصیت‌ها به یک سنگ برخورد می‌کند ؟ یک تکنولوژی باستانی را کشف می‌کند ؟ همراه با یک سنگ و تکثیر چند نوع از نوع خودت اگر هر کدام از این جسم‌ها باطری تمام کند ؟ یعنی یک خرگوش واقعی را به 7 تا تکثیر می‌کند ؟ هر 100 سال می‌تواند ؟ این خرگوش‌ها را جایی ببنی ؟ این خرگوش‌ها می‌توانند ؟ با مربی باستانی ؟ در تماس باشند ؟ این مربی سالهاست به سیاره و دنیای دیگر رفته است ؟ نوع وجود هر کدام از خرگوش‌ها ؟ فوق العاده است ؟ فقط طوری بازی شروع شد ؟ این خرگوش به بخشی ناخواسته‌های سرزمین فکر خودش سفر می‌کند ؟ همه چیز از اینجا شروع شده بود ؟ مربی باستانی استیو خیلی حیله گر بود ؟ می‌توانست ؟ استیو را بدون اینکه بفهمد ؟ به مراحل بالاتر زندگی برده بود ؟ استیو موفق تر بود ؟ در بازی باستانی ؟ اما استیو حالا در مرحله آخر بود ؟ اینقدر در دنیای بازی‌ها موفق بود ؟ چند مرحله جلوتر بود ؟ حتی یادش نمی‌آمد ؟ لوبیا چی هست ؟ یا کی هست ؟ اما لوبیا خیلی خرگوش با هوشی بود ؟ خیلی ریسک نمی‌کرد ؟ دفترچه خاطرات داشت ؟ همه چیز را ثبت کرده بود ؟ توصیه‌های مربی باستانی لوبیا خیلی آدم یا خرگوش ریسک پذیری نبود ؟ لوبیا بلاخره بعد از 80 سال به جای رسید ؟ استیو را پیدا کرده بود ؟ خیلی عجیب بود ؟ حالا استیو با خرگوش‌های تازه‌‌‌ای می‌پرید ؟ اما در حالی لوبیا از استیو ناراحت بود ؟ می‌خواست ؟ بعد از 80 سال او را به یاد بیاورد ؟ استیو از کنار او خیلی راحت گذشت به یادش نی آمد ؟ لوبیا کیه ؟ لوبیا همان جا نشست ؟ من 80 سال 9 ماه و 8 روز 20 دقیقه به یاد دوست قدیمی‌بودم ؟ در حالی توی مراحل بالاتر خرگوشی کسی به یاد کسی نیست ؟

Okay? This ability of rabbits, the ability to understand the world? A rabbit named "Bean", Bean goes one day? Instead of playing football in the alley, he takes a rope with him? Does that mean this time? Play rope? Was he tired of playing football? A rabbit named "Steve" is good? "Steve" promised "Bean" to come back? "Bean" would wake up during the day? Maybe he wanted Bean? To see Steve again? Years had passed? Maybe 50 years, maybe 80 years. Steve and Bean were good friends? As children? Where did Steve spend every day? Where was Bean? There were none? Bean remembered the past? Looking for hills, remembering forests, remembering things they had experienced together? Bean seemed better than before? There was always a place inside her mind empty for Steve? She always felt his presence? After all this time? How does Bean want? To find someone? He has no presence? Maybe he thinks? Can't he? Find him? The environment told him? No more moments to be present? Steve won't exist? In this world? If Steve isn't there? I can't? Find him? Even though nothing special happens in my life? I just want to? Know? Where is he? Does he still remember his promise? Steve remembers that day we shared candy? I still remember the color of the candy? Steve, I still remember thinking about this? How could you? Forget me and your promise? Bean was just thinking? What happened on the other side of the road? Bean had to take this route this time after waiting 80 years? All the memories of these rabbits? Are they special rabbits? How long can they? Be present? When they are sleeping? Are they in the office doing paperwork? Right now, a rabbit can? Be present in 7 different places? Be an ambulance driver? Be a bus driver? Be a doctor? Be an engineer? Do these rabbits share a soul? Do they act on the same thought? Are there rabbits with one mind and multiple bodies? Was this advanced technology the result of some kind of failure in time? Were there only 2 rabbits? Had they discovered these ancient stones? In the game "Li Li" one of these characters hits a stone on a certain type of foot? Discovers an ancient technology? Along with a stone and the reproduction of several types of your own kind if each of these objects runs out of battery? That is, it reproduces a real rabbit into 7? Every 100 years can? Can you see these rabbits anywhere? Can these rabbits? Be in contact with the ancient trainer? Has this trainer been on another planet and world for years? The type of existence of each rabbit? Is it wonderful? Just like that, the game started? This rabbit travels to an unwanted part of the land of his own mind? It all started from here? Was Steve's ancient trainer very cunning? Could he? Have taken Steve to higher levels of life without him realizing it? Was Steve more successful? In the ancient game? But was Steve now in the last stage? Was he so successful in the world of games? How many levels was he ahead? He couldn't even remember? What was Bean? Or who was he? But Bean was a very intelligent rabbit? He didn't take many risks? He had a diary? He had recorded everything? The ancient coach's advice Bean was not a very risk-taking person or rabbit? Bean finally arrived after 80 years? Had he found Steve? Was it very strange? Now Steve was jumping with new rabbits? But was Bean upset with Steve? Did he want to? Remember him after 80 years? Steve passed by him so easily, didn't he remember? Who was Bean? Bean sat there? I had been remembering an old friend for 80 years, 9 months, 8 days, and 20 minutes? While in the higher stages of rabbitry, no one remembers anyone?

چرا حساب اولیه را ؟ با این وجود نشان دهنده هیچ چیز خاصی نیست ؟ بخش‌های متفاوت ایجاد کنی ؟ این بخش‌ها برای تو باقی بماند ؟ برگه روز کجاست ؟ برگه روز را تا حالا می‌توانستی پیدا کنی ؟ یعنی هر بخشی از روز ؟ یعنی اگر روزی دید من حواسم سر کارم هست ؟ یعنی چه چیزی فکر کرده‌‌‌ای ؟ خیلی راحت در این بخش می‌توانی ؟ فرار کنی ؟ یا کاری را تا حدی معقول پیش ببری ؟ فکر نکن ؟ موفق می‌شوی ؟ بخشی از چیزها را باید فقط بدون چشم داشت ؟ کامل انجام دهی ؟ یعنی سوختن انرژی و وقت تا چه حد می‌تواند ؟ ادامه داشته باشد ؟ فکر خوبی نیست ؟ کار بیهوده‌‌‌ای هست ؟ خودت تا وقتی این شک را ادامه بدهی ؟ کارهای ضعیف انجام می‌دهی ؟ تا وقتی تا پایین آمادگی تایپ کردن نداشته باشی ؟ خیلی روحیه می‌خواهم ؟ تا پایین این کاغذ خیلی بزرگ طراحی شده است ؟ اگر کوچکش کنی ؟ پنجره را کوچکتر کنی ؟ یعنی بزرگی و کوچکی مرور گر را در کامپیوتر نسخه رومیزی یا هر چیز برای من خیلی بزرگ باز می‌شود ؟ مشکل دارم ؟ با این قضیه ؟ مشکل تو این نیست ؟ به کیفیت کار توجه نمی‌کنی ؟ خیلی کم برای یک خط زمان صرف می‌کنی ؟ بعد انتظار داری ؟ خودت را چه حد پیش ببری ؟ فکر نمی‌کنم ؟ خیلی دوست داشتنی باشد ؟ یعنی کار و این واژه بدون هیچ دستاوردی هست ؟ شاید چیزی را بدون هیچ چیز دیگر هیچ کسی انجام نمی‌دهد ؟ فقط یک جوری اشتباهات گذشته را اینجا هم داری ؟ انجام می‌دهی ؟ فکر نمی‌کنم ؟ من توی کار کردنم ؟ نظم داشته باشم ؟ روزانه تا هدفی خاص بتوانم ؟ این نوشته‌ها را ادامه بدهم ؟ باز ادامه پیدا می‌کند ؟ تا بخشی دوباره و دوباره تا به چیزی برسی یا نرسی ؟ بیشتر مواقع نمی‌رسیم ؟ فکر کن ؟ این یک مشتری هست ؟ باید پیگیری کنی ؟ تا چیزی را بخواهی ؟ به آن بفروشی ؟ خیلی هم سخت این مشتری قبول می‌کند؟ نه این نوع نگاه را نمی‌توانم ؟ داشته باشم ؟ چرا باید اینطوری باشد ؟ همه ما به نوعی اشتباه داریم ؟ کار می‌کنیم ؟ نه همه ما من دارم ؟ اشتباه کار می‌کنم ؟ همیشه ؟ یک جوری دارم ؟ خودم را در این زمینه گول می‌زنم ؟ به خودم دروغ می‌گویم ؟ تا ببینم ؟ چه کاری می‌توانم ؟ انجام دهم ؟ باید چه کار کنم ؟ میزان مسئولیت پذیری در برابر خواسته‌ها و آرزو‌های خودم را چطوری می‌سنجم ؟هیچ سنجشی وجود ندارد ؟ پروژه من به درد نخور هست ؟ حتی خودم هم راضی نمی‌شوم ؟ با خودم کار کنم ؟ چرا خودم روی خودم حساب باز نمی‌کنم ؟ چرا خودم به حرف خودم گوش نمی‌دهم ؟ چرا هیچ فروشی در این زمینه‌ها ندارم ؟ چرا دیگران را فقط به چشم چیزها و منابعی در نظر می‌گیریم ؟ همه چیز خوب باشد من هم خوب هستم ؟ خود این یک مشکل هست ؟ شاید مثل همه هستم ؟ شاید هیچ قانون و چیز درستی نباشم ؟ چرا مشکلات قادر نیستند ؟ چرا همه از دست من فراری هستند ؟ من حاضر نیستم ؟ روی این بخش وقت صرف کنم ؟ چرا راضی نیستم ؟ چون باید یک کار بهتری برای خودم پیدا کنم ؟ مثل کاغذ نامرئی برای من هست ؟ اولش شروع خیلی خوب بود ؟ خوب کارایی داشتم ؟ عملکردم ؟خیلی بالا بود ؟ بعد یواش یواش انرژی ام از درون خالی شد ؟ چرا سوالات بالا خوب بود ؟ یعنی خودت هم با خودت راه نمی‌آیی ؟ خودت هم در حق خودت انگیزه ایجاد نمی‌کنی ؟ از بقیه چه توقعی داری ؟ هیچ کارایی یا عملکرد شاخص این جور چیزهای خیلی زود و بیشتر پایین می‌آید ؟ نتیجه می‌شود ؟ انرژی قطره‌‌‌ای خیلی آهسته تمام شده است ؟ درست هست ؟ شروع به حرکت می‌کنی ؟ اما نمی‌توانی ؟ کار را پایان برسانی ؟ دوباره شروع‌های ناقصی داشته باشی ؟ چقدر می‌خواهی ؟ بدون دستمزد کار کنی ؟ آن هم کار ناتمامی‌قابل فروش یا ارائه نیست ؟ مشکل این هست ؟ یعنی کارایی ندارند ؟ کارهای کارایی ندارند ؟ خام و نپخته هستند ؟ ناقص هستند ؟ هر از چند کاهی کارهای انجام می‌شود ؟ اما این کارها به درد کسی نمی‌خورند ؟ یا به درد خودت نمی‌خورند ؟ هزینه یا درآمد کار بعدی را ارانه نمی‌دهند ؟ از کار قبلی ضعیف تر هستند ؟ اگر بهتر نشوی بدتر می‌شوی "پت رایلی" باز دوباره چرخه را تکرار می‌کنی ؟ جوری کار می‌کنی ؟ نمی‌توانی ؟ زنده بودن ؟ خودت یا روحیه کاری خودت را نشان بدهی ؟

Why the initial account? However, it does not indicate anything special? Create different sections? These sections remain for you? Where is the daily sheet? Have you ever been able to find the daily sheet? I mean, every part of the day? I mean, if one day you see that I am focused on my work? I mean, what have you thought? You can easily do this part? Escape? Or do something reasonably well? Don't think? Will you succeed? You should only do some things without looking? Do it completely? I mean, how much energy and time can it burn? Continue? Isn't it a good idea? Is it a waste of time? As long as you continue this doubt? Are you doing poor work? Until you are not ready to type to the bottom? I want a lot of spirit? The bottom of this paper is designed too big? If you make it smaller? Make the window smaller? I mean, the size and smallness of the browser on the desktop computer or everything opens too big for me? I have a problem? With this? Isn't this your problem? Don't you pay attention to the quality of the work? You spend very little time on a line? Then you expect? How far will you push yourself? I don't think? It's very lovely? It means work and this word is without any achievement? Maybe no one else does something without anything else? You just have some past mistakes here too? Do you do it? I don't think? I am in my work? To be disciplined? To be able to achieve a specific goal daily? To continue these writings? Will it continue again? To part again and again until you reach something or not? Most of the time we don't reach it? Think? Is this a client? You have to follow up? To want something? To sell it? It's very difficult for this client to accept? No, I can't have this kind of look? Why does it have to be like this? We all make mistakes in some way? We work? No, we all do? I work wrong? Always? I kind of do? I deceive myself in this area? I lie to myself? To see? What can I do? What should I do? How do I measure the level of responsibility for my own desires and wishes? There is no measurement? Is my project useless? I am not even satisfied with myself? Should I work with myself? Why don't I hold myself accountable? Why don't I listen to myself? Why don't I have any sales in these areas? Why do we only consider others as things and resources? If everything is good, am I good too? Is this a problem? Maybe I am like everyone else? Maybe there are no rules or right things? Why are problems unable to solve? Why is everyone running away from me? I am not ready? Should I spend time on this area? Why am I not satisfied? Because I need to find a better job for myself? It is like invisible paper for me? At first, the beginning was very good? I was efficient? My performance was very high? Then my energy slowly drained from within? Why were the above questions good? That is, you don't walk with yourself? You don't motivate yourself? What do you expect from others? No efficiency or performance indicator of this kind of thing drops too quickly and too much? Results? Energy drips out too slowly? Right? You start moving? But you can't? Finish the job? Have incomplete starts again? How much do you want? Work for no pay? And unfinished work is not saleable or deliverable? The problem is this? That is, they are inefficient? The jobs are not efficient? They are raw and uncooked? They are incomplete? How many times do you get things done? But these jobs are of no use to anyone? Or are they of no use to you? They do not provide the cost or income of the next job? They are weaker than the last job? If you don't get better, you get worse "Pat Riley" Do you repeat the cycle again? How do you work? Can't you? Be alive? Show yourself or your work ethic?

ببین من "یک آشغالی":صدای ذهن داخل سرم هست؟ دجار سوء تفاهم نشوی با خودم هستم ؟ وقت هدر می‌دهی ؟ هیچ تمرکزی روی چیز بهدرد بخور نداری ؟ واقعی نیست ؟ به خودت نمی‌توانی ؟ اتکا کنی ؟ زندگی ات رو به نابودی وقت هدف یا هر چیز به درد بخوری هست ؟ داشتم ؟ کجا چی و چه کاره و چه کسی و چه چیزی بودم ؟ من هیچ چیز خاصی نبوده ام ؟ دفترچه یادداشتم گم شده بود ؟ یک خبر بدی به من رسید ؟ توان کاری ندارم ؟ مدیریتی روی بخش خودم ندارم ؟ فکر نمی‌خواهم ؟ چطوری باید تو را راضی نگه دارم ؟ خودم هم از دست کارهام راضی نیستم ؟ باز منظورم خودم هست ؟ کسی نیست ؟ من توان ندارم ؟ به زندگی خودم یا وقتی تمرکز کافی روی چیزی داشته باشم ؟ یک ورزشی انجام می‌دادم ؟ جای خودش را به حرکاتی محدود داد ؟ تا وضع کمرم بهتر شود ؟ هیچ چیزی معلوم نیست ؟ کل عمر خودم را صرف چیزهای برای دانلود هیچ چیز کرده ام ؟ چرا باید وقت خودم را صرف خودم کنم ؟ چرا نیاز داشتم ؟ عمرم را اینطوری صرف هیچ چیز خاصی کنم ؟ من شکر گزار نبوده ام ؟ من را ببخش ؟ به خاطر چی باید خودم را دوست نداشته باشم ؟ چون لایق دوست داشته شدن نیستم ؟ چرا باید وقت و بی وقت ؟ یعنی دوست دارم ؟ کد نویسی کنم؟ اینجا مشغول پست پر کردن شده ام ؟ وقت و بی وقت برای شما هیچ چیز خاصی ندارم ؟ می‌خواستم ؟ اما نشد ؟ دوست داشتم ؟ اما کسی را لایق نمی‌دیدم ؟ حالا خودم قایق شدم ؟ یعنی دیگر پیر شدم ؟ دیر جنبدیم ؟ زندگی من را مثل تخم مرغ تاریخ گذشته کناری گذاشت ؟ از این حرفهای مزخرف یک آهنگ بلد نیستی گوش بدهی ؟ از زندگی لذت ببری ؟ به هر قیمتی می‌خواهی ؟ کاری انجام بدهی ؟ ارتباطی برقرار کنی ؟ توان نوشتن ؟ امسال می‌خواستم ؟ نوشته‌هایم را 4 یا 5 پست بگذارم ؟ من این کاره نیستم ؟ به دادم برس ؟ تا نرفته ام از دست ؟ یعنی خودم به داد خودم برسم ؟ کارهای رزومه یا سابقه‌‌‌ای ایجاد کنم ؟ یعنی دارم ؟ برای یک شرکت ناشناس شخصی برای خودم کار می‌کردم ؟ چرند و پرندی می‌نوشتم ؟ زندگی و عمرم را بیخودی به سوخت نداده ام ؟ یعنی یک اینجور چیز مسخره‌‌‌ای بوده ام ؟ به داد خودم برسم ؟ تا دیر نشده ام ؟ وقتی می‌خواستم ؟ باید خودم را به هر چیزی می‌خواهم ؟ فکر نمی‌کردم ؟ نرسیده ام ؟ این وقتی می‌خواهم ؟ ولی بلد نیستم ؟ حرف بزنم ؟ دوست دارم بنویسم ؟ اما کاری از دست من ساخته نیست ؟ وقتی فرق بین خازن و مقاومت را بلد نیستم ؟ قدیم توی کلاس برق احساس می‌کردم ؟ ترانس تبدیل برق شهر به باطری یعنی AC به DCصدا می‌دهد ؟ یعنی توی آیفون سر کلاس گوشم را گذاشتم صدا نمی‌دهد ؟ یعنی مربی برق تعجب کرد؟ اشاره کردم که ترانس تبدیل برق شهری به برق باطری یا ولتاژ پایین تر هست ؟ یک چیزی هست ؟ مثل پاور کامپیوتر یعنی برق شهر به باطری یعنی فقط فن ندارد ؟ یا همان برد مهتابی‌های قدیمی‌یعنی نه خیلی هم قدیمی‌همان دوشاخه‌‌‌ای کوچک‌ها دو تا لامپ این ور و آن ور می‌خوردند ؟ یعنی باحال هست ؟ اما من باید ؟ فیوز نجات جان در خانه چرا کم هست ؟ یا فیوز داخل کولر آبی که موقع قفل کردن حرکت موتور جریان را باید قطع کند ؟ این فیوز‌های معمولی اینجور کاری را نمی‌توانند ؟ انجام بدهند ؟ فقط از جریان برق و فشار زیاد اینجور چیزهای را می‌گیرند ؟ من مرجع درستی نیستم ؟ باید فکر کنم ؟ چرا باید همه چیز زبان اصلی باشد ؟ اما من زبان بلد نیستم ؟ جرا باید زندگی این حد کوتاه باشد ؟ چرا به فکر خودم نیستم ؟ باید کارهای خودم را به خوبی انجام بدهم ؟ من زندگی را دوست دارم ؟ واقعی من آدم ترسو هستم ؟ وقتی به پزشک مراجعه می‌کنم ؟ باید حواسم را خوب جمع کنم ؟ از ترس از هوش نروم یا در دم جان به جان آفرین تسلیم نکنم ؟ خصوص موقع ام آر‌‌‌ای چیزی یک چیز ترسناک بیخود هست ؟ از اینجور دستگاه‌های آدم را اسکن می‌کنند ؟ در فضای بسته به درد نخور بی حرکت ماندن ؟ یعنی دستگاه درست کردی باید 20 دقیقه بی حرکت باشد ؟ من بیحرکت نمی‌توانم ؟ باشم ؟ البته تجربه شخصی ندارم ؟ اما دارم ؟؟ مشکلات خودم را در موقع opg یک اینجور چیزی دارم ؟ صحبت می‌کنم ؟ من توان ندارم ؟ بیحرکت باشم ؟ واقعی هست ؟ باید خودم را به این وضعیت یا کارها من نمی‌توانم ؟ کار کنم ؟ برای شما بنویسم ؟ کمرم و گردنم درد می‌کند ؟ نه خسته هست ؟ الان دردی ندارم ؟ یک اینجور چیزی با حال باشید ؟ تمام به حد نصاب رسیدم ؟ خیلی بدون فکر کار کردم ؟ خیلی بی حال بود ؟ خوب نبود ؟ تمام ؟

Look, I'm "a piece of junk": the voice in my head? Don't get me wrong, I'm with myself. Are you wasting time? Are you not focused on anything worthwhile? Is it not real? Can't you rely on yourself? Are you wasting your life on the destruction of time? Is there a goal or anything worthwhile? Did I have one? Where, what, what, who, what was I? I haven't been anything special? My notebook was lost? I got some bad news? I don't have the power to do anything? I don't have any management over my own department? I don't want to think? How can I keep you happy? I'm not happy with my work either? I mean myself again? No one? I don't have the power? To my own life or when I have enough focus on something? Did I do a sport? It gave way to limited movements? To get my back better? Nothing is clear? I've spent my whole life downloading nothing? Why should I spend my time on myself? Why did I need it? Spend my life like this on nothing special? I haven't been grateful? Forgive me? Why should I not love myself? Because I don't deserve to be loved? Why should I have time and time? I mean, I love? I write code? I'm busy filling posts here? I have nothing special for you in time and time? I wanted to? But I couldn't? I loved? But I didn't see anyone worthy? Now I've become a boat myself? I mean, I'm old again? I'm late? My life has thrown me aside like a past egg? Don't you know how to listen to this nonsense? Enjoy life? Do you want it at all costs? Do something? Make a connection? Ability to write? I wanted to this year? Post my writings in 4 or 5 posts? I'm not doing this? Give it to me? Until I'm not lost? I mean, give it to myself? Create resume or history? I mean, I have? Was I working for an unknown company for myself? Was I writing nonsense? Haven't I wasted my life and life? I mean, have I been such a ridiculous thing? To get what I want? Until it's too late? When I wanted it? Should I want myself to do anything? Didn't I think? Haven't I? When do I want it? But I don't know how? To talk? I like to write? But there's nothing I can do? When I don't know the difference between a capacitor and a resistor? I used to feel it in electricity class? Does the transformer that converts city electricity to battery, that is, AC to DC, make a sound? I mean, I put my ear to the iPhone in class and it doesn't make a sound? I mean, the electricity instructor was surprised? Did I mention that the transformer that converts city electricity to battery electricity or is it lower voltage? Is there something? Like a computer power supply, that is, city electricity to battery, that is, it just doesn't have a fan? Or the old moonlit board, that is, not very old, the same small two-pronged ones that used to switch two bulbs here and there? I mean, is it cool? But should I? Why is there so few life-saving fuses in the house? Or the fuse inside the water cooler that should cut off the current when the motor is locked? These ordinary fuses can't do this? Do they? They just get things like this from the current and high pressure? I'm not the right reference? I have to think? Why does everything have to be in the original language? But I don't know the language? Why does life have to be so short? Why don't I think about myself? I have to do my own work well? I love life? Am I really a coward? When I go to the doctor? I have to concentrate well? I'm afraid not to lose my mind or give up on life-saving measures? Especially during MRI, there is something scary about it? They scan people with these devices? It's useless to stay still in a closed space? You mean you made a device that has to be still for 20 minutes? I can't be still? Of course I don't have personal experience? But I do? I have my own problems during OPG, something like this? Do I speak? I can't? Be still? Is it real? Should I put myself in this situation or do things? I can't? Work? Write for you? Does my back and neck hurt? Is it tired? I don't have any pain now? Is it something like this? Are you feeling okay? Did I reach my quota? Did I work too thoughtlessly? Was it too sluggish? Was it not good? Is it over?

5زمان بگذاری یک کاری ؟ انجام بدهی ؟ برای تو خیلی راحت هست ؟ نه فکرش اینطوری هست ؟ اما نمی‌خواهی ؟ این کار را انجام بدهی ؟ واقعی یک خط یک پاراگراف را بنویسی ؟ خیلی فرق کرده است ؟ یک خط بنویسی ؟ خیلی دهن کجی می‌کنی ؟ به چیزها و آموزش‌های دیدی ؟ من هیچ آموزشی کاربردی نداشتم ؟ وقتی می‌خواستی ؟ فکر کنی ؟ با کتابی می‌خوانی ؟ بعد می‌توانی ؟ چیزهای را راحت قرار بدهی؟ بد از آن فقط باید ؟ دیگر راحت باشی ؟ یکم کار کنی ؟ همه چیز آرام ، آرام اتقاف خواهد ؟ افتاد اگر یک چیزی یاد بگیری ؟ خودت را بیمه کرده‌‌‌ای ؟ بعد از آن برای تو که کاری ندارد ؟ خیلی راحت مطالب را خواهی نوشت ؟ بعد از اینکه چیزها را نوشتی ؟ یادی هم از من کن ؟ وقتی بتوانی ؟ پله پله چیزها یاد بگیری؟ احساس خوبی ندارم ؟ چرا باید این چیزها را خیلی سخت یا راحت بنویسم ؟ می‌خواهم ؟ این نوشته‌ها را برای ؟ پر کردن وقت خودت این مطالب را می‌نویسی ؟ بدون ؟ هیچ طرح یا زمینه‌‌‌ای این کار را انجام می‌دهی ؟ من باید وقتی می‌خو ابم ؟ هم در حال کار کردن باشم ؟ چرا ؟ دیگر بس هست ؟ برای امروز اما صدایی در ردون ذهن من این فکر را دارد ؟ کمی‌بیشتر از بقیه کار کن ؟ یک روزی می‌رسد ؟ این کارها به داد تو می‌رسد ؟ نظم اگر بتوانی ؟ نظم را فقط به خودت آموزش بدهی ؟ چند قدم برداری ؟ برای من گفتنش سخت هست ؟ گام‌هایم را نتوانستم بر دارم ؟ من دچار مشکلات بزرگی شدم ؟ چرا ؟ فقط من چرا شانس با من یار نشد ؟ همان چمله "جیم ران " نخواهید شرایط آسان شود ؟ بخواید شما قوی تر شوید . یک اینجور چیزی هست ؟

خوب یک زمانی اینجا بود ؟ دیگر اینجا نیست ؟ کار نمی‌کند ؟ امکان ندارد ؟ کار کند ؟ باید چه کار کنم ؟ حالا انتظار ندارم ؟ اینطوری باشم ؟ این کارها را انجام بدهم ؟ حالا باید یک پست قبلی را ویرایش کنم ؟ این کارها روزی این مقدار باید این کارها را انجام بدهی ؟ این سرعت عادت ندارم ؟ کار کنم ؟ چرا باید این حد کار کنم ؟ می‌خواسته ام ؟ این شخصیت‌ها را کار کنم ؟ می‌خواسته ام ؟ اینطوری بوده باشم ؟ اینطوری باشم ؟ واقعی دوست ندارم ؟ یک کار درست ؟ بی وقفه را انجام بدهم ؟ا ین کارها را به این حالت در پنجره‌های با تنطیماتی خاص انجام بدهم ؟ واقعی نیست ؟ این حد ضعیف هستم ؟ یعنی روانشناسی من این حد هست ؟ نمی‌توانم ؟ حالا چرا این قدر کند ؟ شد می‌خواستم ؟ این کارها را خیلی تند و سریع این کارها را انجام بدهم ؟ چرا باید خودم را به گونه‌‌‌ای دیگر کار کنم ؟ واقعیت ندارد ؟ این کارها را به این نوع با این همه صدا و ... انجام بدهم ؟ کارت شناسایی یا چیزی قبل از ورود کارمند ... نمی‌دانم ؟ آب یا برق باید چه چیزهای برای این که خود آن فرد هست ؟ از آنها بخواهم ؟ واقعیت این هست ؟ چه مدارکی و کارت شناسایی و سوالاتی برای راه دادن این کارمند‌ها بخواهیم ؟ باید یک جستجویی کنم ؟ همین خوبی را دارد ؟ یک کم واقعیت این قضیه بدون فکر کردن ؟ یا هر چیزی به ذهنم رسید را باید بنویسم ؟ این کارها یا تایپ کردن چه تاثیراتی به مرور می‌تواند ؟ روی مغز شما بگدارد ؟ عضلات یا بدن شما را تحت چه چیزهای می‌تواند ؟ بر سر شما بیاورد ؟ باید این کارها را انجام بدهم ؟ یک نفر می‌تواند ؟ فکر کند ؟ خوب من نشسته ام ؟ بهتر بشنیم ؟ کاری یا چیزی را تایپ نکنم ؟ باید به خودم می‌خواهم ؟ این کارها را به این واقعیت هست ؟ می‌خواهم ؟ این همه سر و صدا برای من باید واقعیت داشته باشد ؟ بخواهم ؟ این نوشته‌ها را تایپ کنم ؟ خاصیتی خواهد داشت ؟ فکر نکنی ؟ می‌توانی ؟ بر صفحه سفید می‌توانی ؟ دست پیدا کنی ؟ می‌خواهم ؟ یک مقدار تایپ کنم ؟ بروم سراغ کار خودم می‌خواهم ؟ این کارها را هر روز انجام بدهم ؟ می‌خواهم ؟ کار کنم ؟ دست از سرم بردار من کار دارم ؟ می‌خواهم ؟ خودم را به این نوع یا قضیه یا کارهای را انجام بدهم ؟ این واقعیت ندارد ؟ یا موسسه‌‌‌ای یا دانشگاهی هم پشت کارهای تو نه ایستاده باشد ؟ باید این کارها را انجام بدهی ؟ به خودت فکر کن ؟ نمی‌توانی ؟ به این کار خودت ادامه بدهی ؟ این کار خسته کننده است ؟ بدون تخصص نمی‌توانی ؟ این کارها را انجام بدهی ؟ بدون ریکاوری نمی‌توانی ؟ این کارها را انجام بدهی؟ می‌خواستم ؟ کارهای خودم را بهتر از این انجام بدهم ؟ این کارها را چطوری باید انجام بدهم ؟ می‌خواهم ؟ چه چیزی را با چه چیزی می‌خواهم ؟ انجام بدهم ؟ همزمانی چه چیزی و چه عضله‌‌‌ای یا چه انگشت‌های می‌تواند ؟ به من فکر کند ؟ فقط می‌خواهد ؟ من را مشغول کنی ؟ کار خودم را انجام ندهم ؟ این واقعیت دارد ؟ من یک کم توی کارم آهسته هستم ؟ می‌خواهم ؟ این واقعیت‌ها را چطوری می‌خواهم ؟ این ترس را باید چطوری عمل می‌کردم ؟ این کارها را به این کارها چه می‌گوید ؟ شما به چه کاری باید با چه کاری و چه چیزی با چه چیزی و خواسته‌‌‌ای ؟ کارها را انجام نده ؟ می‌توانی ؟ خودت را به این کارها هیچ وقت فایده‌‌‌ای ندارد ؟ می‌خواهی ؟ یک چیزی را با چه چیزی وقتی نمی‌خواهم ؟ چرا باید با تو همراه شوم ؟ می‌خواسته ام ؟ باید به چه چیزی فکر کنم ؟ نمی‌خواهم ؟ این کارها را به خاطر خودم انجام نمی‌دهم ؟ به خاطر این هست ؟ من فریب خورده ام ؟ این کار به من هیچ سودی نمی‌رساند ؟ من دوست ندارم ؟ به خودم فکر کنم ؟ باید واقعی تر از این باشم ؟ باید راه خودم را به این فکر کنم ؟ باید واقعیت نیست ؟ می‌خواهم ؟ زندگی را طور دیگری باید به این کارها باید واقعیت نیست ؟ این معنی را به خودم می‌خواهم ؟ زندگی را به این واقعیت یا چیزهای دوست نداری ؟ باید هزینه این کارها را به این حالت نشان داده باشی ؟ من توان کاری ندارم ؟ این کارها را باید یک نفر دیگر انجام بدهد ؟ به خودم می‌خواهم ؟ نشان بدهم ؟ باید واقعی باشی ؟ نباید تقلبی باشی ؟ نباید فکر کنی ؟ من این مشکلات را ندارم ؟ نمی‌توانم ؟ این کارها را انجام بدهی ؟ می‌خواسته ام ؟ این کارها باید واقعی تر باشد ؟ چه میزان می‌توانستی ؟ این کارها را مداوم انجام بدهی ؟

Well, it was here once? It's not here anymore? It's not working? It's not possible? It should work? What should I do? Now I don't expect it? I have to be like this? Do these things? Now I have to edit a previous post? You have to do these things this much a day? I'm not used to this speed? Work? Why do I have to work so much? I wanted to? Work these characters? I wanted to? Have I been like this? Be like this? I don't really like it? Do one thing right? Do it non-stop? Do these things like this in windows with special settings? Isn't it real? Am I this weak? I mean, is my psychology this bad? I can't? Why is it so slow now? Did I want to? Do these things so fast and so fast? Why should I work myself differently? Isn't it real? Do these things like this with all this noise and...? An ID card or something before the employee arrives... I don't know? What do I need to do to be that person? Ask them for water or electricity? Is this the reality? What documents, ID cards, and questions should we ask for to let these employees in? Should I do a search? Is that good? A little reality of this issue without thinking? Or should I write down whatever comes to mind? What effects can these tasks or typing have over time? On your brain? What can your muscles or body be subjected to? On you? Should I do these tasks? Can someone? Think? Well, I'm sitting? Let's hear better? Don't type something or anything? Should I want to myself? Is this reality? Do I want? All this noise should be real for me? Do I want? Type these posts? Will it have any effect? ​​Don't think? Can you? Can you? On a blank page? Get it? I want? Type a little? Go to my work. I want? Do these things every day? Do I want? Work? Stop it. I have a job? Do I want? Do I want? To do myself this type of thing or task or work? This is not real? Or is there an institution or university standing behind your work? Should you do these things? Think about yourself? Can't you? Continue doing this yourself? Is this work boring? Can't you do it without expertise? Can't you do these things? Can't you do these things without recovery? Do these things? I wanted to? Do my own work better than this? How should I do these things? I want? What do I want with what? Do it? What at the same time and what muscles or what fingers can? Think about me? Just wants? Keep me busy? Not do my own work? Is this true? I'm a little slow in my work? I want? How do I want these facts? How should I act on this fear? What do you call these things to these things? What should you do with what and what with what and what did you want? Don't do the things? Can you? It's never useful to yourself to do these things? Do you want? What do I want something with when I don't want it? Why should I be with you? I wanted to? What should I think about? I don't want to? I'm not doing these things for myself? Is this why I'm being deceived? This doesn't benefit me? I don't like it? Think about myself? I have to be more real than this? I have to think my way? Shouldn't it be reality? I want? Life should be different, should it be reality? I want this meaning for myself? Life should be this reality or things you don't like? You have to show the cost of these things in this way? I can't do anything? Someone else has to do these things? I want to show myself? You have to be real? You shouldn't be fake? You shouldn't think? I don't have these problems? I can't? Do these things? I wanted? These things should be more real? How much could you? Do these things consistently?

چقدر اهمیت دارد ؟ بازدید صفر باشد ؟ شماره داشته باشد ؟ یا نداشته باشد ؟ یا هر حالی یا هر چیزی از کار و زندگی تو را دور می‌کند ؟ بدون وقت مفیدی یا هر حالتی بتوانی خودت را درک کنی ؟ کسی اینجا مزاحم کار تو نمی‌شود ؟ هیچ دلیلی ندارد ؟ بنویسی یا ننویسی ؟ اشتباه داشته باشی ؟ یا نداشته باشی ؟ اینطوری با خودت یک فکرهای انجام می‌دادی ؟ دارم تمرین انجام می‌دهم ؟ به تو چه ربطی دارد ؟ من توان کار کردن ؟ در این قالب یا محل را ندارم ؟ یک عادت این کار را در آروده باشی ؟ باشی ؟ پس به تو یا کس دیگری هیچ سودی نخواهد رسید ؟ حتی ؟ خاصیت بطری هم در درون دریا می‌اندازی ؟ ندارد ؟ کسی این نوشته‌ها را شاید بخواند ؟ با آن وجود هم اگر می‌خواستی ؟ ادامه می‌دادی ؟ نه قدرت یک دونده ماراتن را ندارم ؟ خیلی احتمال موفقیت پایین هست ؟ چرا باید تلاش کنم ؟ چرا باید تمرکز کنم ؟ چرا باید این حرکت را انجام بدهم ؟ باید یک توانایی را داشته باشی ؟ می‌توانی ؟ خودت را حرکت بدهی ؟ چرا باید این کارها را خودم انجام بدهم ؟ چرا باید یک کاری را هر روز انجام بدهم ؟ من از کارایی ندارم ؟ چرا باید به خاطر دیگران خودم را اذیت کنم ؟ چرا باید اینطوری باشم ؟ من نمی‌خواهم ؟ یک عبارت از من که گذشت چرا باید ؟ خواسته‌های خودم را اینجا دوباره تکرار کنم ؟ به خودم یادآوری کنم ؟ نگاه کن ؟ می‌خواستم ؟ اما نتوانستم ؟ انجام بدهی ؟ یک دارایی ندارم ؟ چرا باید هر روز اینطوری باشم ؟ من دلیلی ندارم ؟ باید کارهایی را انجام بدهم ؟ واقعیت اینطوری هست ؟ روز دارد لبخند می‌زند ؟ چرا تو پنجره‌‌‌ای باز نمی‌کنی ؟ واقعیت ندارد ؟ این حد دلمردگی ؟ این حد تدارک هیچ دیدن به خاطر واقعیت وجود ندارد ؟ به خاطر این همه ترمز کردن این همه دست دست کردن ؟ چرا باید به خودم را نشان بدهم ؟ آدم این حد نمی‌تواند ؟ یک اوضاع را بدون کنترل خودم را دوست ندارم ؟ چرا باید این وضعیت را به خودم را تا این حد اذیت کنم ؟ باید نگاهی به خودم داشته باشم ؟ واقعیت چی هست ؟ دوست ندارم ؟ چرا باید این واقعیت‌ها دوباره و دوباره تکرار کنم ؟ من دوست ندارم ؟ خودم را به این واقعیت نشان بده ؟ چرا دوست نداری ؟ می‌خواهی ؟ باید واقعیت نمی‌خواهم ؟ این را دوست ندارم ؟ آن متنفر هستم ؟ به خودم نشان بده ؟ چقدر می‌توانی ؟ خودت را به این واقعیت می‌خواهد ؟ به خودم نگاه کن ؟ ببین واقعیت جی هست ؟ می‌خواستی ؟ اما نتوانسته‌‌‌ای این کار‌ها را انجام بدهی ؟ باید به خودت نشان بدهی ؟ من این کار را به این نشان نمی‌دهم ؟ باید به خودم نشان بدهم ؟ این کارها را چطوری می‌خواستم ؟ باید به خودم نشان بدهم ؟ نشان بدهم چقدر می‌توانم ؟ این واژه‌ها را یک جا تایپ کنم ؟ می‌خواهم ؟ اما باید این نشان دهنده‌‌‌ای باشد ؟ می‌خواهم ؟ چرا نباید این کارها را اینطوری باید واقعیت نشان دهنده کارهای را می‌خواسته ام ؟ این واقعیت‌ها را نشان بده ؟ چرا باید به خودم نشان بدهم ؟ می‌خواسته ام ؟ اما نتوانسته ام ؟ حالا باید چه کاری انجام بدهم ؟ من باید واقعیت‌ها را به خودم نشان بدهم ؟ چرا هیچ دوستی ندارم ؟ چرا نمی‌خواسته ام ؟ جرا باید کارها را تا این حد طول بدهم ؟ این می‌خواهم ؟ نشانم بده ؟ من دوست ندارم ؟ کارها را رها کنم ؟ می‌خواهم ؟ به خودم می‌خواهم ؟ این کارها را می‌خواهم ؟ نشان بدهم ؟ واقعیت می‌خواهم ؟ این کارها را می‌خواهم نشان بدهم ؟ می‌خواهم ؟ این کارها را به این نشان بده؟ می‌خواهم ؟ به خودم نشان بدهم ؟ این کارها را چرا می‌خواهم ؟ اما توان کارها را ندارم ؟ چرا می‌خواسته‌‌‌ای اما نتوانسته‌‌‌ای این کارها را چقدر لفتش می‌دهی ؟ بیا اینجا و انجامش بده ؟ این کار دیگر هیچ چیزی نیست ؟ چرا باید یک کار ساده ارا باید اینطوری به طول بدهی ؟ چرا باید خودم را می‌خواهی ؟ اما نمی‌توانی ؟ خودت را به این کارها انجام بده ؟ دیگر می‌خواسته ام ؟ کارها را به چه طوری باید چه روشی انجام بدهم ؟ چرا می‌خواهم ؟ واقعیت نیست ؟ می‌خواهم باید چه کاری را انجام بدهم ؟ می‌خواهم باید کارها را چطوری انجام بدهم ؟ زندگی را باید چه کارهای را به ما نشان بدهد می‌خواهم ؟ چرا باید با خودم بجنگم ؟ باید نشان دهنده این باشم ؟ زندگی باید به خودم نشان بدهد ؟ واقعیت چی هست ؟ می‌خواهم یک کم حرکت کنم ؟ این زندگی را چطوری می‌خواهی ؟ کنترل کنی ؟

How important is it? Zero views? Has a number? Or doesn't it? Or does anything or anything distract you from your work and life? Without useful time or any state, can you understand yourself? No one here will disturb your work? There is no reason? Write or not? Make a mistake? Or don't you have it? Were you thinking like this with yourself? I'm practicing? What does it have to do with you? I don't have the ability to work? In this format or place? Have a habit of doing this? So it won't benefit you or anyone else? Even? You throw a bottle into the sea? No? Maybe someone will read these posts? Even if you wanted to? Would you continue? No, I don't have the strength of a marathon runner? The probability of success is very low? Why should I try? Why should I focus? Why should I do this move? You must have an ability? Can you? Move yourself? Why should I do these things myself? Why should I do something every day? I am useless? Why should I bother myself for others? Why should I be like this? I don't want to? A phrase from me that passed Why should I? Repeat my desires here again? Remind myself? Look? I wanted to? But I couldn't? Do it? I don't have an asset? Why do I have to be like this every day? I have no reason? I have to do things? Is reality like this? The day is smiling? Why don't you open a window? It's not reality? This level of despair? This level of preparation is not there for reality? Because of all this braking, all this hand-wringing? Why should I show myself? A person can't do this much? I don't like a situation without controlling myself? Why should I bother myself with this situation so much? I should look at myself? What is reality? I don't like it? Why should I repeat these realities over and over again? I don't like it? Show myself this reality? Why don't you like it? Do you want it? I don't want reality? I don't like this? I hate it? Show myself? How much can you do? Do you want yourself to this reality? Look at myself? See what reality is? Did you want to? But you couldn't do these things? You have to show yourself? I don't show this to you? I have to show myself? How did I want these things? I have to show myself? Show how much can I do? Type these words in one place? I want? But it has to be a sign? I want? Why shouldn't I do these things like this? I have to show the reality of things I have wanted? Show myself these realities? Why should I show myself? I have wanted? But I haven't been able to? What should I do now? I have to show myself the realities? Why don't I have any friends? Why didn't I want? Why did I have to take things this long? I want this? Show me? I don't like it? Let go of things? I want? I want to myself? I want these things? Show? I want reality? I want to show myself these things? I want? Show me these things? I want to? Show me myself? Why do I want these things? But I don't have the strength to do them? Why did you want to but you couldn't? How long do you put off doing these things? Come here and do them? This is nothing anymore? Why do you have to take such a simple thing so long? Why do you want me? But you can't? Do these things to yourself? I have wanted to do them again? How should I do them? Why do I want them? Isn't it true? What do I want to do? How do I want to do them? What should life show us?

واقعیت به خاطر هیچ چیزی تغییر نمی‌کند ؟ اولویت خودت را خراب کرده‌‌‌ای ؟ باید به خاطر چه چیزی وقتی باید زمان سنجی واقعیت ؟ بلاخره می‌توانی ؟ زمان خودت را بدست بیاوری ؟ خیلی سریعتر از چیزهای دیگری این کار را انجام بدهی ؟ واقعیت این هست ؟ به زمانی نمی‌توانی ؟ کارهای را پر کنی ؟ یعنی نمی‌توانی ؟ کاری را انجام بدهی ؟ توان کار کردن نداری باید توی چند دقیقه این سطر‌ها را پر کنی ؟ باید به دلیل واقعیت خودت را باید روی چیزی تکمیل کنی ؟ واقعیت ندارد ؟ به خودت می‌خواهی ؟ نیاز خودت را با چیزی بسنجی بتوانی ؟ خودت را به این معنی بیشتری داشته باشی ؟ هر طوری یا شکلی می‌توانی ؟ چیزهای بهتری را کشف کنی ؟ واقعیت من باید طوری شکل بگیرد ؟ به خاطر خودم می‌توانم ؟ زندگی خودم را به این نشان دهنده‌‌‌ای باشد ؟ من توان جنگ با این معنی را ندارم ؟ چرا می‌خواهم با زمان کمتری این نوشته‌ها به دست بیاورم ؟ می‌خواهم ؟ واقعیت نمی‌تواند ؟ به دلیل بتوانی ؟ می‌خواهی ؟ واقعیت به این روز چیزی می‌خواهی ؟ وقتی می‌توانی ؟ نتوانی چیزی را به این ؟ گونه باید ؟ یک چیزی را نشان بدهی ؟ من نمی‌خواستم ؟ اما یک کاری انجام دادم ؟ بتوانم ؟ خودم را نمی‌خواستم ؟ واقعیت را با خودم حل کنم ؟ باید این وقتی می‌خواستم ؟ همه اش اینطوری بود ؟ باید زمان سنجی را باید واقعی را باید به خودم به چیزی نشان بدهم ؟ نمی‌توانم ؟ این نوشته‌ها را بنویسم ؟ این کارایی واقعی ندارم ؟ نمی‌توانم ؟ این جملات یا هر چیزی را با یک کارایی بیشتر داشته باشم ؟ هیچ کارایی ندارم ؟ وقتی ندارم ؟ چرا می‌خواهم ؟ زندگی خودم را با هر چیزی ؟ باید یک کارایی داشته باشم ؟ نمی‌توانم ؟ جملات پاراگراف را پر کنم ؟ باید وقتی می‌خواهی ؟ نمی‌خواهی ؟ یک کارایی داشته باشی ؟ نمی‌توانی ؟ خودت را با این معنی سازگار کنی ؟ هیچ چیز را باید به خاطر خودت نخواهی ؟ نباید به خاطر امروز این شرایط را دارم ؟ امروز این شرایط را ندارم ؟ چرا نمی‌توانم ؟ فکر کنم ؟ واقعی خودم را با این معنی شده است ؟ من همیشه باید یک کارهای را باید واقعی تر از این معنی داشته باشم ؟ چرا نمی‌توانم ؟ نوشته‌ها را داشته باشم ؟ باید کارایی من باید این طوری باشد ؟ واقعی نباشد ؟ باید یک چیزی را اینجا جا گذاشته باشی ؟ چرا نمی‌توانی هر چیزی را باید یک کارهای را به شکلی متفاوت انجام بدهی ؟ من دیروز باید این کار را انجام می‌دادم ؟ دیروز نمی‌توانم ؟ این کارها را امروز انجام بدهم ؟ یعنی اگر به خاطر دیروز کارهای نشان می‌دهم ؟ این واقعیت را به این چیزهای ما به کارهای می‌خواسته‌‌‌ای توان نداری ؟ این نوشته‌ها را یکجا کار کنی ؟ من نمی‌توانی این کارها را به این وقتی می‌خواستم نتوانستم ؟ نمی‌توانم ؟ من دلیلی ندارم ؟ این کارها را به این واقعیت باید خودم نمی‌توانم؟ این چیزها را به خودم نشان‌ی دهم ؟ این کارها را به اهر حلای می‌خواستم ؟ اما نشد ؟ من این کارها را انجام بدهم ؟ چرا باید خودم را به این اکسل یا هر چیزی نمی‌توانم ؟ من نمی‌توانم ؟ با این ابزار می‌توانم ؟ داشته باشم ؟ می‌توانم ؟ این چیزهای را می‌خواهم ؟ نمی‌خواهم اینطوری باشم ؟ واقعی نیست ؟ می‌خواستم ؟ باید یک چیزی می‌خواهم امروز می‌خواستم ؟ اما امروز می‌خواهم نیاز دارم ؟ واقعی نمی‌توانم ؟ این چیزهای را نمی‌خواستم ؟ خودم را به این نشان دهم ؟ امروز باید کارهای را باید به شکل دیگری باشم ؟ امروز دارم از دست می‌دهم ؟ چرا دوباره و دوباره این کارها را باید انجام بدهم ؟ به دلیل همین بود ؟ باید خودم را باید کارهای را به این نشان دهم ؟ واقعی می‌خواهم ؟ واقعی من دوست ندارم ؟ خودم را باید این نشان دهنده چه باشد ؟ باید واقعی نباید خودم را به این نشان دهنده‌‌‌ای واقعی می‌خواستم ؟ خودم را به این دلیل باشم ؟ اما ندارم ؟ دیگر نمی‌خواهم این واقعی ترین دوروغ هست ؟ چی نمی‌خواهم ؟ کارهای را داشته باشم ؟ از این حال خرابم من را بیرون ببرد ؟ چرا من باید این کارهای را نشان داده باشم ؟ واقعی می‌خواهم ؟ چه چیزی می‌خواهم ؟ باید این واقعی را به این می‌خواهم باید ؟ کارهای می‌خواهم ؟ امروز باید به این وقتی می‌خواهم ؟ به این کارهای می‌خواهم ؟ به این امروز می‌خواهم ؟ باید چه کارهای را انجام بدهم ؟ به دلیل خودم می‌خواهم ؟ کارهای را به این واقعی ترین می‌خواستم ؟ اما دلیلی ندارم ؟ برای چه چیزی می‌خواهم ؟

he Indian residential schools, the despression
foreign diseases and other peoples 'Wars So musch lost
Yet so much learned
Through our Elders we are connected to our past, to our history

مدارس مسکونی هند، افسردگی
بیماری‌های خارجی و گوش‌های دیگران خیلی از دست رفته است
با این حال خیلی چیزها یاد گرفت
ما از طریق بزرگان خود به گذشته و تاریخ خود متصل هستیم

Reality doesn't change for anything? Have you ruined your priority? Why should you be timing reality? Can you finally? Get your time? Do it much faster than other things? Is this reality? You can't? Fill in the blanks? You mean you can't? Do something? You can't work. You have to fill these lines in a few minutes? You have to complete yourself on something because of reality? Isn't it reality? Do you want yourself? Need to measure yourself with something? Have more meaning to yourself? In any way or form can you? Discover better things? My reality should be shaped like this? Can I? Show my life like this? I can't fight with this meaning? Why do I want to get these writings in less time? Do I want? Reality can't? Because you can? Do you want? Reality wants something to this day? When you can? Can't do something like this? Should you? Show something like this? I didn't want to? But I did something? Could I? I didn't want myself? Solve reality with myself? Should I want this time? Was it all like this? Should I have time measurement, should I show myself something real? Can't I? Write these posts? I don't have this real efficiency? I can't? Should I have these sentences or anything with a more efficient efficiency? I have no efficiency? I don't have time? Why do I want to? Fill my life with anything? Should I have a efficiency? Can't I? Fill the sentences of the paragraph? Should I want when you want? Don't you want? Have a efficiency? Can't you? Adapt yourself to this meaning? Should you not want anything for yourself? Shouldn't I have this condition for today? Today I don't have this condition? Why can't I? Think? Is my real self with this meaning? I always have a work that should be more real than this meaning? Why can't I? Have the writings? Should my efficiency be like this? Shouldn't it be real? Should you have left something here? Why can't you do everything differently? I should have done this yesterday? I can't do this yesterday? I mean, if I show you things because of yesterday? You can't do these things. You want to do these things. You can't do these things together. I can't do these things when I wanted to. I couldn't. I can't? I don't have a reason. I have to show myself these things. I wanted to do these things in a different way. But I couldn't. I do these things. Why can't I show myself this Excel or anything? I can't? I can't? With this tool, I can? Have? Can I? I want these things? I don't want to be like this? Isn't it real? I wanted? I have to want something today? But today I want I need? I can't really? I didn't want these things? I show myself this? Today I have to do things differently? I'm missing out today? Why do I have to do these things over and over again? Is that why I have to do them? Do I want the real thing? Do I not like the real thing? What should this show me? Should I be the real thing? Should I not be the real thing? Should I be the real thing? Should I be the real thing? Should I be the real thing? Should I have the real thing? Should I have the real thing? Should I get out of this mess? Why do I have to show you these things? Do I want the real thing? What do I want? Should I want the real thing he Indian residential schools, the despression
foreign diseases and other peoples 'Wars So musch lost
Yet so much learned
Through our Elders we are connected to our past, to our history

Indian residential schools, the despression
Foreign diseases and other peoples 'Wars So musch lost
Yet so much learned
Through our Elders we are connected to our past, to our history